سایت نزدیک به خاندان هاشمی رفسنجانی نامهای منسوب به وی خطاب به رهبری را منتشر کرد که بر مبنای این نامه، هاشمی خود را معادل یکی از ارکان نظام فرض کرده و از رهبری خواسته است که برای مقابله با اهانتهایی که در مناظره تلویزیونی هفته قبل به وی شده است، اقدام نماید.
به گزارش رجانیوز، سایت آینده نزدیک به آقازادههای هاشمی رفسنجانی در مقدمهای که برای این نامه نوشته، پس از ذکر سوابق وی آورده است: آیتالله هاشمی رفسنجانی تصمیم گرفتهاند پاسخ به اتهامات رئیس جمهور را به مقاممعظم رهبری و از طریق معظمله به مردم شریف ایران بدهند.
حجتالاسلام رفسنجانی در این نامه، دکتر احمدینژاد را با منافقین، بنیصدر و گروهکهای ضدانقلاب مقایسه کرده و در جای جای این نامه از تعابیر سخیفی علیه رئیسجمهور استفاده کرده است.
مشخص نیست چرا آقای رفسنجانی در مقابل اوج گرفتن سونامی احمدینژاد در استانها و استقبالهای بینظیر از دکتر احمدینژاد، به جای پاسخگویی در زمینه ابهامات موجود درخصوص خاندان خود، درصدد تهدید فضای انتخابات برآمده و به جای پیگیری هرگونه ادعای خود از طریق مراجع قضایی به دنبال هزینه کردن از رهبری است؟
لیست اتهامات مطرح شده از سوی هاشمی خطاب به دکتر احمدینژاد به شرح زیر است:
وی در این نامه اظهارات دکتر احمدینژاد را عاری از حقیقت و غیرمسئولانه و یادآور اظهارات و اقدامات منافقان و گروهکهای ضدانقلاب در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب و نیز تهمتزدنها در انتخابات 84 و انتخابات مجلس ششم ولجنپراکنیهای باند پالیزدار خوانده است.
رفسنجانی در ادامه رئیس جمهور را متهم کرده است که مسائل بیان شده از سوی وی در مناظره برای تحتالشعاع قرادادن گزارشهای مستند و مکرر دیوان محاسبات در خصوص مفقودالاثر بودن یک میلیارد دلار و ارتکاب چند هزار تخلف در اجرای بودجهها بوده است.
وی همچنین سخنان دکتر احمدینژاد را دروغپردازی و خلافگویی خوانده است که برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلامیمان را نشانه گرفته بود.
صحنهگردان اصلی جریان مقابل اجمدینژاد در ادامه رئیسجمهور را به زیر سئوال بردن تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانیت متهم کرده است.
وی همچنین با تهمت خواندن اظهارات رئیسجمهور، خطاب به رهبر انقلاب ادعا کرده نقطه قابل توجه در این تهمتها این است که غیرمستقیم، مقام ولایت در زمان رهبری امام راحل و جنابعالی که هادی دولتها بودهاید و با اظهارات صریح، مدیریتها را مورد تأیید و تحسین قراردادهاید، نشانه گرفته است.
هاشمی رفسنجانی در ادامه اقدام به مقایسهای زشت میان منافقین و بنیصدر با دکتر احمدینژاد کرده و با یادآوری ماجرای 14 اسفند 59، مینویسد: اینجانب قصد ندارم که دولت موجود را مثل دولت بنیصدر معرفی کنم و یا سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت بخواهم.
وی همچنین با ادعای اینکه در اظهارات رئیسجمهور خلافگوییهای فراوانی وجود داشته، میافزاید: ادعای کذب تماس تلفنی من با یکی از سران عرب و ادعای کارگردانی مبارزات انتخاباتی رقبا و اتهامات ناروا به جمعی از بزرگان نظام، از جمله جناب آقای ناطق نوری و فرزندان من و بدتر از همه زیرسئوال بردن اقدامات امام راحل را یادآوری و پیشنهاد کردم با صراحت اتهامهای نادرست را پس بگیرد که نیازی به اقدامات قانونی افراد و خانوادههایی که ناجوانمردانه و مظلومانه هدف تیرهای ناسزاگویی قرار گرفتهاند، نباشد.
هاشمی در بخش دیگری از نامه منتقدان خود را اراذل و اوباش نامیده و مینویسد: اینجانب و بسیاری از بزرگان تأثیرگذار انقلاب و حتی خود جنابعالی از دوران مبارزه و سالهای اول انقلاب و در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بودهایم و همیشه صبورانه تهمتها و اهانتها را پشت سر گذاشتهایم و در دور جدید تهمتها و هجمهها هم از حدود 5 سال پیش تاکنون دندان روی جگر دارم.
وی با تهدید به اینکه در موقع مناسب، انحرافات و حقکشیهای ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت، میافزاید: اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیدههای زشت و گناهآالودی مثل تهمت ها؛ دروغها و خلافگوییهای مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسئولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلفهای صریح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند و اگر فردی در موقعیت ریاست جمهوری بدون مراعات شأن منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناهان کبیره و اخلاقشکن علیرغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه میتوانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟
اما شاید نقطه اوج این نامه، تهدید غیرمستقیم هاشمی به آشوبهای خیابانی است که وی مینویسد: با اینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده میکنیم.